معنی فارسی the hermitage

B1

پناهگاه، مکانی دور از هیاهو که معمولاً برای تنهایی و تفکر عمیق استفاده می‌شود.

A secluded residence, often for religious or spiritual contemplation.

example
معنی(example):

پناهگاه مکان آرامی برای استراحت است.

مثال:

The hermitage is a peaceful place to relax.

معنی(example):

بسیاری از هنرمندان انتخاب می‌کنند که در پناهگاه زندگی کنند تا الهام بگیرند.

مثال:

Many artists choose to live in a hermitage for inspiration.

معنی فارسی کلمه the hermitage

: معنی the hermitage به فارسی

پناهگاه، مکانی دور از هیاهو که معمولاً برای تنهایی و تفکر عمیق استفاده می‌شود.