معنی فارسی the little woman
B1عبارتی جهت اشاره به شخصی که به طور معمول زن، کوچک و مهربان است.
A phrase often used affectionately to refer to a woman, typically one who is perceived as small and caring.
- IDIOM
example
معنی(example):
زن کوچک برای ما بیسکویت پخته است.
مثال:
The little woman baked cookies for us.
معنی(example):
در داستان، زن کوچک یک ماجرای بزرگ داشت.
مثال:
In the story, the little woman had a great adventure.
معنی فارسی کلمه the little woman
:
عبارتی جهت اشاره به شخصی که به طور معمول زن، کوچک و مهربان است.