معنی فارسی the middle of nowhere

B1

در وسط هیچ‌جا، به محلی دورافتاده و غیرمجاز اشاره دارد که به سختی به آن دسترسی پیدا می‌شود.

A remote or isolated place that is far away from civilization.

example
معنی(example):

آنها خانه‌ای در بیابان خریدند.

مثال:

They bought a house in the middle of nowhere.

معنی(example):

محل کمپ در بیابان واقع شده بود و دور از هر شهری بود.

مثال:

The campsite was located in the middle of nowhere, far from any city.

معنی فارسی کلمه the middle of nowhere

: معنی the middle of nowhere به فارسی

در وسط هیچ‌جا، به محلی دورافتاده و غیرمجاز اشاره دارد که به سختی به آن دسترسی پیدا می‌شود.