معنی فارسی the moment —
B1لحظه، زمان خاص یا نقطه عطفی در یک روند یا رویداد.
A specific point in time, often significant in context.
- NOUN
example
معنی(example):
لحظهای که او را دیدم، دانستم که او خاص است.
مثال:
The moment I saw her, I knew she was special.
معنی(example):
لحظهای که برنده را اعلام کردند، جمعیت تشویق کرد.
مثال:
The moment they announced the winner, the crowd cheered.
معنی فارسی کلمه the moment —
:
لحظه، زمان خاص یا نقطه عطفی در یک روند یا رویداد.