معنی فارسی the new normal

B2

وضعیتی که به دلیل تغییرات اجتماعی یا اقتصادی به صورت عادی شناخته می‌شود.

A term used to describe a previously unfamiliar situation that has become standard or accepted.

example
معنی(example):

کار از خانه برای بسیاری از کارمندان به وضعیت جدید عادی تبدیل شده است.

مثال:

Working from home has become the new normal for many employees.

معنی(example):

با تغییرات در جامعه، یادگیری از راه دور اکنون وضعیت جدید عادی است.

مثال:

With changes in society, remote learning is now the new normal.

معنی فارسی کلمه the new normal

: معنی the new normal به فارسی

وضعیتی که به دلیل تغییرات اجتماعی یا اقتصادی به صورت عادی شناخته می‌شود.