معنی فارسی the nick
B1نیک، خراش یا بریدگی ساده بر روی سطحی مانند پوست یا چوب است.
A small cut or notch on a surface.
- NOUN
example
معنی(example):
او در حین پیادهروی یک خراش روی بازویش دریافت کرد.
مثال:
He received a nick on his arm while hiking.
معنی(example):
خراش چوب نشان داد که این چوب نو نیست.
مثال:
The nick in the wood showed it was not new.
معنی فارسی کلمه the nick
:
نیک، خراش یا بریدگی ساده بر روی سطحی مانند پوست یا چوب است.