معنی فارسی the open
B1فضای باز که دور از ساختمانها و موانع دیگر است.
An area that is outside and free from buildings or obstacles.
- NOUN
example
معنی(example):
ما در فضای باز پیک نیک داشتیم.
مثال:
We had a picnic in the open.
معنی(example):
آسمان باز در شب بسیار زیباست.
مثال:
The open sky is so beautiful at night.
معنی فارسی کلمه the open
:
فضای باز که دور از ساختمانها و موانع دیگر است.