معنی فارسی the outs
B2وضعیت کنار گذاشته شدن یا بیمحلی به شخص یا گروهی را نشان میدهد.
A state of being excluded or not included.
- NOUN
example
معنی(example):
او احساس میکند که همیشه از دوستانش دور است.
مثال:
He feels like he's always on the outs with his friends.
معنی(example):
این شرکت اخیراً با تأمینکنندگان خود در وضعیت بدی است.
مثال:
The company is on the outs with their suppliers recently.
معنی فارسی کلمه the outs
:
وضعیت کنار گذاشته شدن یا بیمحلی به شخص یا گروهی را نشان میدهد.