معنی فارسی the primary
B2اصل یا برترین مرحله انتخاباتی در یک فرآیند انتخاباتی را بیان میکند.
The main preliminary election within a political party to select candidates.
- NOUN
example
معنی(example):
انتخابات مقدماتی یک رویداد هیجانانگیز برای حزب بود.
مثال:
The primary was an exciting event for the party.
معنی(example):
در انتخابات مقدماتی، چهرههای جدید زیادی به عنوان رهبران بالقوه معرفی شدند.
مثال:
In the primary, many new faces emerged as potential leaders.
معنی فارسی کلمه the primary
:
اصل یا برترین مرحله انتخاباتی در یک فرآیند انتخاباتی را بیان میکند.