معنی فارسی the real thing
B2اشاره به یک شی یا تجربه واقعی و قابل اعتماد که به دیگر موارد مشابه برتری دارد.
Something that is genuine and not a substitute.
- IDIOM
example
معنی(example):
این کیک شکلاتی واقعی است و از صفر درست شده است.
مثال:
This chocolate cake is the real thing, made from scratch.
معنی(example):
بعد از امتحان چندین تقلید، در نهایت چیز واقعی را پیدا کردم.
مثال:
After trying several imitations, I finally found the real thing.
معنی فارسی کلمه the real thing
:
اشاره به یک شی یا تجربه واقعی و قابل اعتماد که به دیگر موارد مشابه برتری دارد.