معنی فارسی the red

B1

القرمز، اشاره به رنگ مشخص قرمز که می‌تواند در زمینه‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرد.

Refers specifically to the color red, which can be described in various contexts.

example
معنی(example):

قرمز بر روی پیراهن او زیبا به نظر می‌رسد.

مثال:

The red on her shirt looks beautiful.

معنی(example):

من قرمز برگ‌های پاییزی را دوست دارم.

مثال:

I love the red of autumn leaves.

معنی فارسی کلمه the red

: معنی the red به فارسی

القرمز، اشاره به رنگ مشخص قرمز که می‌تواند در زمینه‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرد.