معنی فارسی the rest is history

B2

این عبارت به معنای این است که پس از یک رویداد مهم، عواقب آن به وضوح شناخته شده است.

A phrase used to indicate that subsequent events are widely known or have become significant.

example
معنی(example):

آنها در دانشگاه ملاقات کردند، ازدواج کردند و بقیه داستان است.

مثال:

They met in college, got married, and the rest is history.

معنی(example):

او اولین کتابش را منتشر کرد و بقیه داستان است؛ حالا او مشهور است.

مثال:

She published her first book, and the rest is history; now she's famous.

معنی فارسی کلمه the rest is history

: معنی the rest is history به فارسی

این عبارت به معنای این است که پس از یک رویداد مهم، عواقب آن به وضوح شناخته شده است.