معنی فارسی the ticket

A2

بلیط، مدرکی خاص است که موقعیت یا حق ورود به یک رویداد یا سفر را تعیین می‌کند.

A specific document that serves as proof of payment for admission to an event or transport.

example
معنی(example):

بلیطی که من خریداری کردم برای نمایش بعدازظهر بود.

مثال:

The ticket I purchased was for the afternoon show.

معنی(example):

او بلیط قطار را گم کرد و مجبور شد یکی جدید بخرد.

مثال:

He lost the ticket for the train and had to buy a new one.

معنی فارسی کلمه the ticket

: معنی the ticket به فارسی

بلیط، مدرکی خاص است که موقعیت یا حق ورود به یک رویداد یا سفر را تعیین می‌کند.