معنی فارسی the wash
A2به معنای عملی که برای تمیز کردن لباس‌ها یا پارچه‌ها با استفاده از آب و مواد شوینده انجام می‌شود.
The act or process of cleaning clothes with water and detergent.
- NOUN
example
معنی(example):
لطفاً بعد از پوشیدن، لباس‌هایتان را در شستشو قرار دهید.
مثال:
Please put your clothes in the wash after wearing them.
معنی(example):
شستشو باید در دمای بالا انجام شود تا میکروب‌ها کشته شوند.
مثال:
The wash should be done at a high temperature to kill germs.
معنی فارسی کلمه the wash
:
به معنای عملی که برای تمیز کردن لباس‌ها یا پارچه‌ها با استفاده از آب و مواد شوینده انجام می‌شود.
