معنی فارسی the worse for wear
B1در وضعیت بد به علت استفاده زیاد یا کهولت سن، نشان دادن نشانههای آسیب یا خستگی.
In poor condition due to use, wear and tear.
- IDIOM
example
معنی(example):
بعد از پیادهروی، کفشهای او در وضعیت بدی هستند.
مثال:
His shoes are the worse for wear after the hike.
معنی(example):
بهدلیل سن، نقاشی در وضعیت بدی است.
مثال:
The painting is the worse for wear due to age.
معنی فارسی کلمه the worse for wear
:
در وضعیت بد به علت استفاده زیاد یا کهولت سن، نشان دادن نشانههای آسیب یا خستگی.