معنی فارسی theatrics
B2رفتارها و اعمال نمایشی که بیشتر بر جلب توجه تمرکز دارند.
Dramatic performances or behavior intended to attract attention.
- noun
noun
معنی(noun):
Theatrical appearance or character
معنی(noun):
Histrionics
example
معنی(example):
کارهای او بیشتر به خاطر تئاتر بود تا بازیگری واقعی.
مثال:
Her antics were more about theatrics than actual acting.
معنی(example):
در سیاست، گاهی اوقات نمایشها میتوانند مسائل واقعی را تحت الشعاع قرار دهند.
مثال:
In politics, sometimes theatrics can overshadow real issues.
معنی فارسی کلمه theatrics
:
رفتارها و اعمال نمایشی که بیشتر بر جلب توجه تمرکز دارند.