معنی فارسی theftproof
B1ضد سرقت، چیزی که نمیتوان آن را دزدید یا سرقت کرد.
Designed to be resistant to theft; unable to be easily stolen.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دوچرخه جدید ضد سرقت است و آن را ایمنتر برای باقی گذاشتن در بیرون میکند.
مثال:
The new bike is theftproof, making it safer to leave outside.
معنی(example):
آنها بستهبندی ضد سرقت طراحی کردند تا از دزدی فروشگاهی جلوگیری شود.
مثال:
They designed theftproof packaging to prevent shoplifting.
معنی فارسی کلمه theftproof
:
ضد سرقت، چیزی که نمیتوان آن را دزدید یا سرقت کرد.