معنی فارسی thegndom

B1

توانایی یا آزادی برای عمل کردن بدون دخالت دیگران.

The condition of being free from control or influence.

example
معنی(example):

او از آزادی که با استقلال جدیدش آمد لذت می‌برد.

مثال:

He enjoyed the freedom that came with his new independence.

معنی(example):

این سیستم جدید به ما استقلال برای اتخاذ تصمیمات خود را می‌دهد.

مثال:

This new system gives us the autonomy to make our own decisions.

معنی فارسی کلمه thegndom

: معنی thegndom به فارسی

توانایی یا آزادی برای عمل کردن بدون دخالت دیگران.