معنی فارسی thenceforwards
B1از آن زمان به جلو، به معنی ادامه یک اقدام یا وضعیت از یک نقطه مشخص.
From that point forward; henceforth.
- ADVERB
example
معنی(example):
سیاست جدید برقرار شد و از آن زمان به جلو، تمام کارمندان به دستورالعملها عمل کردند.
مثال:
The new policy was established and thenceforwards, all employees followed the guidelines.
معنی(example):
او شروع به پسانداز پول کرد و از آن زمان به جلو، او از نظر مالی باثباتتر شد.
مثال:
He started saving money and thenceforwards, he became more financially stable.
معنی فارسی کلمه thenceforwards
:
از آن زمان به جلو، به معنی ادامه یک اقدام یا وضعیت از یک نقطه مشخص.