معنی فارسی theorism

C2

مجموعه‌ای از نظریه‌ها یا مرحله‌ای از فرایند نظریه‌سازی.

A body of theories or the stage of formulating theories.

example
معنی(example):

نظریه‌سازی که در سخنرانی مطرح شد، جالب بود.

مثال:

The theorism proposed in the lecture was intriguing.

معنی(example):

نظریه‌سازی او دیدگاه‌های سنتی را به چالش می‌کشد.

مثال:

Her theorism challenges traditional viewpoints.

معنی فارسی کلمه theorism

: معنی theorism به فارسی

مجموعه‌ای از نظریه‌ها یا مرحله‌ای از فرایند نظریه‌سازی.