معنی فارسی theoryless

B2

حمیت در یک زمینه بدون وابستگی به نظریه های رسمی.

An approach that does not rely on established theories.

example
معنی(example):

یک رویکرد بدون نظریه گاهی می‌تواند تازگی بخش باشد.

مثال:

A theoryless approach can sometimes be refreshing.

معنی(example):

روش بدون نظریه او بر کاربردهای عملی متمرکز بود.

مثال:

His theoryless methodology focused on practical applications.

معنی فارسی کلمه theoryless

: معنی theoryless به فارسی

حمیت در یک زمینه بدون وابستگی به نظریه های رسمی.