معنی فارسی therapizing

B2

فرآیند درمانی، که شامل تلاش برای درک و بهبود وضعیت روانی و عاطفی است.

The act of engaging in therapeutic practices to improve mental and emotional well-being.

verb
معنی(verb):

To subject (someone) to therapy, especially to psychotherapy.

example
معنی(example):

با درمان احساساتش، او در افکارش روشنایی پیدا کرد.

مثال:

By therapizing her emotions, she found clarity in her thoughts.

معنی(example):

درمان کردن می‌تواند به افراد کمک کند تا مشکلات زیرساختی زندگی خود را بررسی کنند.

مثال:

Therapizing can help individuals address underlying issues in their lives.

معنی فارسی کلمه therapizing

: معنی therapizing به فارسی

فرآیند درمانی، که شامل تلاش برای درک و بهبود وضعیت روانی و عاطفی است.