معنی فارسی there is no knowing
B1به معنای این است که هیچگاه نمیتوانیم به طور قطعی چیزی را پیشبینی کنیم.
Indicates the unpredictability of certain circumstances or outcomes.
- IDIOM
example
معنی(example):
شما هرگز نمیتوانید از نتیجه مطمئن باشید.
مثال:
You can never be sure of the outcome.
معنی(example):
عدم قطعیت بخشی از زندگی است؛ ما نمیتوانیم همه چیز را پیشبینی کنیم.
مثال:
Uncertainty is part of life; we can't predict everything.
معنی فارسی کلمه there is no knowing
:
به معنای این است که هیچگاه نمیتوانیم به طور قطعی چیزی را پیشبینی کنیم.