معنی فارسی there is no telling
B1به معنای این است که نمیتوان به صورت قطعی در مورد چیزی صحبت کرد.
An expression denoting the uncertainty in making accurate predictions.
- IDIOM
example
معنی(example):
تشخیص آینده غیر ممکن است.
مثال:
It’s impossible to determine the future.
معنی(example):
اینکه چه چیزی در مرحله بعدی رخ خواهد داد، حدس هر کسی است.
مثال:
What might happen next is anyone's guess.
معنی فارسی کلمه there is no telling
:
به معنای این است که نمیتوان به صورت قطعی در مورد چیزی صحبت کرد.