معنی فارسی therence
B1بنابراین، اشاره به نتیجهای که از دلیلی نتیجهگیری میشود.
Therefore; indicating a conclusion drawn from reasoning.
- OTHER
example
معنی(example):
اعتماد به نفس او در عملکردش نشان داد، بنابراین او موفق بود.
مثال:
Her confidence showed in her performance, therence she was successful.
معنی(example):
آنها به خوبی آماده شدند، بنابراین نتایجشان عالی بود.
مثال:
They prepared thoroughly, therence their results were excellent.
معنی فارسی کلمه therence
:
بنابراین، اشاره به نتیجهای که از دلیلی نتیجهگیری میشود.