معنی فارسی thereon
B1 /ðɛˈɹɔn/بر آن، بر روی آن، به نشانهای از چیزی که قبلاً ذکر شده است.
On that or it; concerning the matters previously stated.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
On that.
example
معنی(example):
او کتاب را بر روی آن گذاشت تا از افتادنش جلوگیری کند.
مثال:
He placed the book thereon to keep it from falling.
معنی(example):
گزارش منتشر شد و نظرات در مورد آن به طور گستردهای متفاوت بود.
مثال:
The report was published, and opinions thereon varied widely.
معنی فارسی کلمه thereon
:
بر آن، بر روی آن، به نشانهای از چیزی که قبلاً ذکر شده است.