معنی فارسی thermo

B1

عبارتی که به مطالعات و مقولات گرما مرتبط می‌شود.

Relating to heat or temperature.

example
معنی(example):

ترمو به معنی مربوط به گرما است.

مثال:

Thermo means related to heat.

معنی(example):

ترمودینامیک یک حوزه از فیزیک است.

مثال:

Thermo dynamics is a field of physics.

معنی فارسی کلمه thermo

: معنی thermo به فارسی

عبارتی که به مطالعات و مقولات گرما مرتبط می‌شود.