معنی فارسی thermochromism
B2پدیدهای که در آن رنگ یک ماده به تغییر دما وابسته است.
The phenomenon in which a substance changes color in response to temperature changes.
- NOUN
example
معنی(example):
ترموکرومیسم خاصیتی است از برخی رنگدانههای خاص.
مثال:
Thermochromism is a property of some special pigments.
معنی(example):
ترموکرومیسم در جوهر آن را برای محصولات حساس به دما ایدهال میسازد.
مثال:
The thermochromism in the ink makes it ideal for temperature-sensitive products.
معنی فارسی کلمه thermochromism
:
پدیدهای که در آن رنگ یک ماده به تغییر دما وابسته است.