معنی فارسی thermographically
B1به روشهایی اشاره دارد که در آن حرارت به طور تصویری نمایش داده میشود.
In a manner that involves thermal imaging.
- ADVERB
example
معنی(example):
شیء به صورت ترموگرافیک تجزیه و تحلیل شد تا خواص حرارتی آن مشخص شود.
مثال:
The object was thermographically analyzed to determine its heat properties.
معنی(example):
ارزیابی ترموگرافیک تفاوتهای دما در این منطقه برای ایمنی آتش ضروری است.
مثال:
Thermographically assessing the area's temperature differences is essential for fire safety.
معنی فارسی کلمه thermographically
:
به روشهایی اشاره دارد که در آن حرارت به طور تصویری نمایش داده میشود.