معنی فارسی thermolyzed
B1ترمولیز شده، به حالتی اشاره دارد که ماده توسط گرما تجزیه شده است.
Having been decomposed by heat.
- VERB
example
معنی(example):
ترکیب برای مطالعه خواص آن ترمولیز شد.
مثال:
The compound was thermolyzed to study its properties.
معنی(example):
بعد از ترمولیز شدن، ماده ویژگیهای متفاوتی نشان داد.
مثال:
After being thermolyzed, the material showed different characteristics.
معنی فارسی کلمه thermolyzed
:
ترمولیز شده، به حالتی اشاره دارد که ماده توسط گرما تجزیه شده است.