معنی فارسی thermoperiodic

B1

رابطه‌ای که به تأثیر دما در طول دوره‌های معین بر روی موجودات زنده اشاره دارد.

Relating to the effects of temperature over specific periods on living organisms.

example
معنی(example):

تغییرات دما به دوره‌ای می‌تواند منجر به تفاوت در زمان گل‌دهی شود.

مثال:

Thermoperiodic changes can lead to variations in flowering times.

معنی(example):

برخی محصولات دما به دوره‌ای هستند و به شرایط دمایی خاصی برای رشد نیاز دارند.

مثال:

Some crops are thermoperiodic and require specific temperature conditions to grow.

معنی فارسی کلمه thermoperiodic

: معنی thermoperiodic به فارسی

رابطه‌ای که به تأثیر دما در طول دوره‌های معین بر روی موجودات زنده اشاره دارد.