معنی فارسی thermostated
B1تنظیم دما به معنای کنترل دما در یک محیط خاص به شیوهای که در آن دما در سطح مطلوبی نگهداری شود.
Having been adjusted or controlled for temperature, particularly in scientific or technical settings.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آزمایشگاه به دقت دما تنظیم شده بود تا نتایج تجربی دقیقی به دست آید.
مثال:
The laboratory was thermostated to ensure accurate experiment results.
معنی(example):
آنها یک سیستم دما تنظیم شده نصب کردند تا دما به صورت خودکار کنترل شود.
مثال:
They installed a thermostated system to control the temperature automatically.
معنی فارسی کلمه thermostated
:
تنظیم دما به معنای کنترل دما در یک محیط خاص به شیوهای که در آن دما در سطح مطلوبی نگهداری شود.