معنی فارسی thermotically
B1بهصورت ترموتیکال به روشی اشاره دارد که در آن حرارت یا دما مدیریت میشود.
In a manner related to thermal properties or heat transfer.
- ADVERB
example
معنی(example):
این دستگاه بهطور ترموتیکال برای بهرهوری بهتر انرژی کار میکند.
مثال:
The device operates thermotically for better energy efficiency.
معنی(example):
تنظیمات بهطور ترموتیکال میتواند عملکرد را بهبود بخشد.
مثال:
Thermotically adjusting the settings can improve performance.
معنی فارسی کلمه thermotically
:
بهصورت ترموتیکال به روشی اشاره دارد که در آن حرارت یا دما مدیریت میشود.