معنی فارسی thickety

B2

مناطق انبوه و پرپشت، به ویژه، مناطقی که پوشش گیاهی زیادی دارند و عبور از آن‌ها دشوار است.

Characterized by dense growth of shrubs or trees.

example
معنی(example):

منطقه‌ی انبوه جنگل دشوار برای پیمایش بود.

مثال:

The thickety area of the forest was hard to navigate.

معنی(example):

حیوانات غالباً در مکان‌های انبوه برای ایمنی پنهان می‌شوند.

مثال:

Animals often hide in thickety places for safety.

معنی فارسی کلمه thickety

: معنی thickety به فارسی

مناطق انبوه و پرپشت، به ویژه، مناطقی که پوشش گیاهی زیادی دارند و عبور از آن‌ها دشوار است.