معنی فارسی thickish
B1کمی ضخیم، معمولاً به اشیاء و پارچهها اشاره دارد که ضخامت متوسطای دارند.
Slightly thick; not thin but not excessively thick.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک سویشرت کمی ضخیم پوشید تا گرم بماند.
مثال:
She wore a thickish sweater to keep warm.
معنی(example):
پارچه کمی ضخیم اما راحت بود.
مثال:
The fabric felt thickish but comfortable.
معنی فارسی کلمه thickish
:
کمی ضخیم، معمولاً به اشیاء و پارچهها اشاره دارد که ضخامت متوسطای دارند.