معنی فارسی thiefdom

B1

مناطق یا قلمروهایی که در آن‌ها دزدی و جنایت بخشی از حیات اجتماعی است.

A realm or domain where theft and criminal activities are prevalent.

example
معنی(example):

او دزدی را با مشت آهنین اداره کرد.

مثال:

He ruled the thiefdom with an iron fist.

معنی(example):

دزدی در سایه‌های جامعه شکوفا شد.

مثال:

The thiefdom flourished in the shadows of society.

معنی فارسی کلمه thiefdom

: معنی thiefdom به فارسی

مناطق یا قلمروهایی که در آن‌ها دزدی و جنایت بخشی از حیات اجتماعی است.