معنی فارسی thigmotropism
B2رشد گیاهان به سمت لمس و تماس با یک شی.
Growth or movement of a plant in response to touch.
- noun
noun
معنی(noun):
Growth or motion in response to touch
example
معنی(example):
گیاهان هنگام رشد به سمت پشتیبانی ثابت، تغییر مکان لمسی نشان میدهند.
مثال:
Plants show thigmotropism when they grow towards support.
معنی(example):
موهای چسبنده از تاکسیس لمسی برای چسبیدن به خود استفاده میکنند.
مثال:
Climbing vines use thigmotropism to attach themselves.
معنی فارسی کلمه thigmotropism
:
رشد گیاهان به سمت لمس و تماس با یک شی.