معنی فارسی thimble
A2 /ˈθɪmbəl/انگشتک، وسیلهای کوچک که در دوخت به کار میرود و بهعنوان محافظی برای انگشت از آسیب دیدهگی در مقابل سوزن عمل میکند.
A small protective cap worn on the finger while sewing.
- noun
A pitted, now usually metal, cap for the fingers, used in sewing to push the needle.
A similarly shaped socket in machinery.
A thimbleful.
A ring of metal or rope used in a ship's rigging; it is a protection against chafing.
او یک بند انگشتک بر روی انگشت خود برای محافظت هنگام دوخت میپوشید.
She wore a thimble to protect her finger while sewing.
انگشتکها در اندازههای مختلف برای انگشتان مختلف وجود دارند.
Thimbles come in many sizes for different fingers.
معنی فارسی کلمه thimble
:
انگشتک، وسیلهای کوچک که در دوخت به کار میرود و بهعنوان محافظی برای انگشت از آسیب دیدهگی در مقابل سوزن عمل میکند.