معنی فارسی thingman

B1

مردی که به‌طور خاص با اشیاء و موجودات فیزیکی ارتباط برقرار می‌کند و کمتر با افراد.

A person who identifies closely with things and material objects, possibly more than with other people.

example
معنی(example):

چیزمرد احساس می‌کرد که می‌تواند بیشتر از افراد با اشیاء ارتباط برقرار کند.

مثال:

The thingman felt like he could relate to objects more than people.

معنی(example):

در داستان‌ها، یک چیزمرد معمولاً نمایانگر یک دیدگاه منحصر به فرد است.

مثال:

In stories, a thingman often represents a unique perspective.

معنی فارسی کلمه thingman

: معنی thingman به فارسی

مردی که به‌طور خاص با اشیاء و موجودات فیزیکی ارتباط برقرار می‌کند و کمتر با افراد.