معنی فارسی think into
B1فکر کردن به یک موضوع یا حالت به طور عمیق و با توجه به جزئیات.
To consider or reflect deeply on a subject.
- OTHER
example
معنی(example):
من باید قبل از تصمیمگیری به مشکل فکر کنم.
مثال:
I need to think into the problem before making a decision.
معنی(example):
او به احساساتش خیلی فکر میکند.
مثال:
She tends to think into her feelings a lot.
معنی فارسی کلمه think into
:
فکر کردن به یک موضوع یا حالت به طور عمیق و با توجه به جزئیات.