معنی فارسی thinking

B1 /ˈθɪŋkɪŋ/

تفکر به فرآیند استفاده از ذهن برای تجزیه و تحلیل، حل مسائل، یا تصمیم‌گیری اشاره دارد.

The mental process of considering or reasoning about something.

noun
معنی(noun):

Thought; gerund of think.

مثال:

What is your thinking on this subject?

example
معنی(example):

تفکر یک مهارت اساسی برای حل مسائل است.

مثال:

Thinking is an essential skill for problem-solving.

معنی(example):

فرآیند تفکر او به او کمک می‌کند تا راه‌حل‌های خلاقانه‌ای ارائه دهد.

مثال:

Her thinking process helps her come up with creative solutions.

معنی فارسی کلمه thinking

: معنی thinking به فارسی

تفکر به فرآیند استفاده از ذهن برای تجزیه و تحلیل، حل مسائل، یا تصمیم‌گیری اشاره دارد.