معنی فارسی thinness

B1

نازکی، میزان باریک بودن یا کم بودن ضخامت یک شیء، به ویژه در مورد بدن یا مواد.

The quality of being thin, especially in relation to body or material thickness.

noun
معنی(noun):

The state or quality of being thin.

example
معنی(example):

نازکی کاغذ باعث شد که به راحتی پاره شود.

مثال:

The thinness of the paper made it easy to tear.

معنی(example):

بسیاری از مردم نازکی را با زیبایی مرتبط می‌دانند.

مثال:

Many people associate thinness with beauty.

معنی فارسی کلمه thinness

: معنی thinness به فارسی

نازکی، میزان باریک بودن یا کم بودن ضخامت یک شیء، به ویژه در مورد بدن یا مواد.