معنی فارسی thirstmaking

B1

تشنگی‌آور، به چیزی اشاره دارد که باعث افزایش احساس تشنگی می‌شود.

Causing or inducing thirst.

example
معنی(example):

هوای خشک برای صخره‌نوردان تشنگی می‌آورد.

مثال:

The dry weather is thirstmaking for the hikers.

معنی(example):

اضافه کردن نمک به غذا تشنگی‌آور بود.

مثال:

Adding salt to the meal was thirstmaking.

معنی فارسی کلمه thirstmaking

: معنی thirstmaking به فارسی

تشنگی‌آور، به چیزی اشاره دارد که باعث افزایش احساس تشنگی می‌شود.