معنی فارسی this-resonated-with-me
B1طی یک تجربه، میتوانید احساسی قوی از همصدایی یا ارتباط عمیق با چیزی احساس کنید که در اصطلاح میگوییم با شما طنین انداز شده است.
To have a strong emotional or intellectual connection to something, often causing a feeling of engagement or empathy.
- OTHER
example
معنی(example):
داستان او واقعاً با من در کارگاه طنین انداز شد.
مثال:
Her story really resonated with me during the workshop.
معنی(example):
من ارتباط قویای با موسیقی برقرار کردم؛ این موسیقی عمیقاً با من طنین انداز شد.
مثال:
I felt a strong connection to the music; it resonated with me deeply.
معنی فارسی کلمه this-resonated-with-me
:
طی یک تجربه، میتوانید احساسی قوی از همصدایی یا ارتباط عمیق با چیزی احساس کنید که در اصطلاح میگوییم با شما طنین انداز شده است.