معنی فارسی thoriums
B1عناصر مختلف توریم که در سنگها و مواد یافت میشوند.
Plural of thorium, referring to different forms or isotopes of the element.
- NOUN
example
معنی(example):
توریمها حاضر در نمونهها باید تجزیه و تحلیل شوند.
مثال:
The thoriums present in the samples need to be analyzed.
معنی(example):
دانشمندان در حال بررسی کاربردهای توریمها در انرژی هستند.
مثال:
Scientists are exploring the uses of thoriums in energy.
معنی فارسی کلمه thoriums
:
عناصر مختلف توریم که در سنگها و مواد یافت میشوند.