معنی فارسی thornless
A2بدون خار، توصیفی برای گیاهانی که فاقد زوائد خاردار هستند و معمولاً برای سهولت در نگهداری و برداشت کشت میشوند.
Describing plants that do not have thorns, often chosen for ease of handling.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Without thorns.
example
معنی(example):
گل رز بدون خار برای باغهایی با کودکان مناسب است.
مثال:
The thornless rose is perfect for gardens with children.
معنی(example):
ما توتسیاه بدون خار کاشتیم تا برداشت آسانتر باشد.
مثال:
We planted thornless blackberries for easier harvesting.
معنی فارسی کلمه thornless
:
بدون خار، توصیفی برای گیاهانی که فاقد زوائد خاردار هستند و معمولاً برای سهولت در نگهداری و برداشت کشت میشوند.