معنی فارسی thorny

B1 /ˈθɔɹni/

خاردار، اشاره به چیزی که دارای خار یا عناصر تیز است و می‌تواند آسیب بزند.

Having sharp points or thorns; likely to cause injury.

adjective
معنی(adjective):

Having thorns or spines

معنی(adjective):

Troublesome or vexatious

معنی(adjective):

Aloof and irritable

example
معنی(example):

گیاه خاردار اگر شما به آن دست بزنید می‌تواند آسیب بزند.

مثال:

The thorny plant can hurt if you touch it.

معنی(example):

در حین پیاده‌روی مراقب بوته‌های خاردار باشید.

مثال:

Be careful of the thorny bushes while hiking.

معنی فارسی کلمه thorny

: معنی thorny به فارسی

خاردار، اشاره به چیزی که دارای خار یا عناصر تیز است و می‌تواند آسیب بزند.