معنی فارسی thoro
B1کامل و جامع، به معنای پرداختن به همه جنبهها و جزئیات یک موضوع.
Thorough; complete and detailed in action or analysis.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او روش کاملی برای اتمام پروژه انتخاب کرد.
مثال:
He took a thoro approach to complete the project.
معنی(example):
یک بررسی کامل همه جزئیات را فاش کرد.
مثال:
A thoro investigation revealed all the details.
معنی فارسی کلمه thoro
:
کامل و جامع، به معنای پرداختن به همه جنبهها و جزئیات یک موضوع.