معنی فارسی thoughtless
B1 /ˈθɔtləs/بی‌فکر به کسی یا چیزی گفته می‌شود که بدون توجه به عواقب عمل می‌کند یا نظرات دیگران را در نظر نمی‌گیرد.
Not considering the feelings or needs of other people.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Marked by or showing lack of due thought or care; careless.
معنی(adjective):
Inconsiderate, inattentive.
مثال:
A thoughtless remark.
معنی(adjective):
Lacking thought or consideration.
مثال:
The debate turned into thoughtless bickering.
example
معنی(example):
او یک صحبت بی‌فکر کرد که احساس او را جریحه‌دار کرد.
مثال:
She made a thoughtless comment that hurt his feelings.
معنی(example):
اقدامات بی‌فکر او مشکلات زیادی ایجاد کرد.
مثال:
His thoughtless actions caused a lot of trouble.
معنی فارسی کلمه thoughtless
:
بی‌فکر به کسی یا چیزی گفته می‌شود که بدون توجه به عواقب عمل می‌کند یا نظرات دیگران را در نظر نمی‌گیرد.
