معنی فارسی thoughtsick
B1بیماری فکری، حالتی که فرد به دلیل افکار مزاحم یا استرس زا دچار سردرگمی و دلزدگی میشود.
A state of mental discomfort caused by overwhelming or distressing thoughts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بعد از جلسه طولانی، او احساس بیماری فکری کرد و نیاز به استراحت داشت.
مثال:
After the long meeting, he felt thoughtsick and needed to rest.
معنی(example):
او از نگرانی بیش از حد در مورد امتحاناتش به بیماری فکری دچار شد.
مثال:
She became thoughtsick from worrying too much about her exams.
معنی فارسی کلمه thoughtsick
:
بیماری فکری، حالتی که فرد به دلیل افکار مزاحم یا استرس زا دچار سردرگمی و دلزدگی میشود.